سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طرح وساختمان
 
قالب وبلاگ

به نام خدا

آپارتمان راه حل مناسب؟



نیازهای اولیه انسان عبارتند از :غذا ،پوشاک و مسکن.انسانها همواره بعد از تامین 2 نیاز اولیه خود به دنبال یک سر پناه بوده اند. این سر پناه در هر زمان با توجه به رشد انسان و میزان پیشرفت او در زمینه های مختلف ،متفاوت بوده است.گاهی غاری در دل یک کوه بوده ،زمانی در زیر درختان پر شاخ و برگ بوده و زمانی پیشرفت بیشری داشته است و به دست خود انسان ساخته شده است. به همین ترتیب انسان زمانیکه صاحب خانه می شود هیچگاه دیگر از آن جدا نمی شود و این گونه نیست که در طول تاریخ موردی را پیدا کنیم که انسانها پس از مدتی زندگی کردن در یک سر پناه به این نتیجه رسیده باشند که باید در طبیعت و در هوای آزاد زیست کنند.
پس مسکن جزء لاینفک زندگی انسانها بوده است. حال می توان پرسید که چرا چنین چیزی رخ داده است؟
انسان مایل است که آسایش داشته باشد و هیچگونه عاملی روال عادی و آرام زندگی او را بر هم نزند. نقش مسکن در این میان بسیار اهمیت دارد. وجود مسکن برای آسایش انسان در برابر عوامل مزاحم خارجی بسیار موثر بوده است و با رشد و تعالی بعد فکری و مهارتهای انسان همواره در ساخت خانه ها به این موضوع بیشتر توجه شده است و انسانِ انحصار طلب ِ خواهان امنیت ، با روشهایی خود را از گزند عوامل خارجی مصون نگاه داشته است.این صحبتها یک مقدمه کلی برای بیان دلیل استفاده از مسکن بود .حال باید به جامعه امروز خود بنگریم و ببینیم که مسکن در جامعه ما چه معنایی می دهد و نحوه بر خورد افراد جامعه با آن چیست؟
طبیعی است که هر کس دوست دارد خانه ای مستقل برای خود داشته باشد و این مسئله را نیز حق مسلم خود می داند، ولی باید دید آیا با شرایط کنونی چنین چیزی امکان پذیر است؟

این دید کاملا آرمان گرایانه است که به فکر تحقق این مسئله باشیم که روزی فرا برسد که هر خانواده ای صاحب خانه ای برای خود باشد.چرا که همواره در تمام جوامع افرادی وجود دارند که در آمد آنها کفاف زندگی روز مره را نیز نمی دهد ، چه برسد به اینکه آنها روزی صاحب خانه شوند .ضمن اینکه این مسئله را نیز نباید از نظر دور داشت که روز به روز توقعات مردم در حال افزایش است،برای مثال در گذشته نه چندان دور خودمان چند خانواده در یک خانه زندگی می کردند(Expand family) و از این شیوه زندگی خود نیز خشنود بودند و لذت می بردند.اما امروز دیگر حتی تصور چنین زندگی برای ما (اکثر ما) ممکن نیست ، (ضمن اینکه در بسیاری از جوامع غربی امروزه میل به زندگی تک نفره افزایش پیدا کرده است و در اصل Individual family ها در حال شکل گیری است.)و حتی بسیاری از ما از زندگی کردن در آپارتمانها تا حد امکان دوری می کنیم ، چراکه عقیده داریم این نوع خانه ها آسایش کافی برای زندگی کردن ندارد و با فرهنگ ایرانی مغایرند.
جوانان جامعه نیز که به تازگی تشکیل خانواده داده اند و یا قصد آن را دارند با توجه به موقعیت سنی خود و ویژگیهای فردی در جوانی میلند خانه ای مخصوص خود و خانواده شان داشته باشند. اما همانطور که می بینیم ،در جامعه یا بین نزدیکان و دوستان، تنها عده ای از این گروه می توانند صاحب خانه شوند که از حمایت مالی بر خوردار باشند.(برای نمونه پدر خانواده با توجه به وضعیت مالی مناسب خود برای هر یک از فرزندانش خانه ای در نظر گرفته باشد و این خانه را در اختیار فرزند تازه مستقل شده اش قرار دهد.)
هیچ جوانی حتی اگر صاحب شغل مناسب با در آمد متناسبی نیز باشد با توجه به قیمت کنونی خانه ها ،در سالهای اولیه زندگی مستقل خود هرگز قادر به خرید خانه دلخواهش و چه بسا غیر دلخواهش نخواهد بود.

چند پرسش


با این توضیحات می توان چند پرسش مطرح کرد و به بیان طرح موضوع پراخت:
- آیا هر کسی حق دارد صاحب خانه شود؟
-اگر چنین اتفاقی نیفتد چه مشکلاتی ممکن است پیش بیاید و اگر سودی به حال جامعه دارد آن سود چیست؟
-آیا نیاز به مسکن در حال حاضر یک نیاز ضروری است؟
-اگر مشکل مسکن حل شود آیا این کمکی به حل شدن مشکلات دیگر جامعه نیز می کند؟
-اگر قرار باشد تصمیمی جدی در زمینه مسکن در نظر گرفته شود چه باید کرد؟ و از کجا باید شروع کرد؟
-آیا همین قدر که تعداد خانه ها زیاد شود به ما کمک می کند یا اینکه نوع مسکن نیز اهمیت دارد؟
اگر بخواهیم با دیدی کاملا ایده آل گرایانه و آرمانی به قضیه نگاه کنیم باید گفت که این حق مسلم هر انسان است که صاحب خانه باشد. اما باید ببینیم که چنین چیزی امکان پذیر است یا خیر؟ اگر به نوشته های پیشین نظری بیندازیم خواهیم دانست که وقوع چنین امری ممکن نیست و نگاه کوتاهی به تاریخ نیز این مسئله را تائید می کند چرا که همواره افرادی وجود داشته اند که از داشتن خانه محروم بوده اند.باید به این مسله از زاویه ای دیگر نگریست. به این شکل که باید ببینیم چه تعداد افرادی وجود دارند که با تغییر یکسری سیاستگذاری ها می توانند صاحب خانه شوند در حالیکه در حال حاضر از داشتن خانه محرومند؟
حتی همین موضوع به ظاهر ساده نیز هدف بزرگی است و رسیدن به آن یک موفقیت بزرگ محسوب می شود.

خانه هایی از نوع بسازو بفروشی


با توجه به پاسخی که به پرسش اول داده شد باید در مورد پرسش دوم گفت که با این دید که به هر حال عده ای همواره از داشتن خانه شخصی محرومند و با توجه به اینکه هیچ فردی نباید خیابان خواب باشد پس مسلم است که عده ای وجود دارند که تعداد خانه های آنها از حد یک مسکن شخصی تجاوز می کند و این افراد خانه های خود را در اختیار سایر افراد می گذارند .شاید با دید خوش بینانه بتوان گفت که این خود یک راه کسب در آمد است برای این گروه، و این دسته را از گروه افرادی که برای کسب در آمد دنبال کار هستند حذف نمود . یعنی برای افراد واجد شرایط تری که جویای کار هستند برنامه ریزی نمود.
از طرف دیگر با توجه به اینکه همواره نیاز مسکن وجود دارد ممکن است (همانگونه که در جامعه کنونی نیز می بینیم ) ،سود جویی هایی از سوی افراد صاحب مسکن صورت بگیرد .زیاد شدن روز به روز اجاره ها و قیمت های نا معقول آنها خود دلیلی بر این مدعاست.ضمن اینکه چون همین عمل یعنی ساخت خانه به منظور کسب در آمد به طریقه گرفتن اجاره یا مانند آن خود سبب پایین آمدن کیفیت ساخت خانه ها می شود و به اصطلاح خانه های بسازو بفروشی نمایان خواهد شد.پس با توجه به پاسخ اول باید سعی شود هر اندازه ممکن است مسکن برای افرادی که واجد شرایطی خاص هستند فراهم شود تا کمی مشکل وجود خانه های بسازو بفروشی نیز تعدیل شود.
در مورد اینکه آیا نیاز به مسکن در حال حاضر یک نیاز ضروری است یا خیر باید گفت هر چند شهر امروز ما چنین چیزی را نشان نمی دهد و فعلا خبر ی از افراد خیابان نشین(همانند هندوستان) نیست ، اما با توجه به اینکه بسیاری از خانه های مسکونی در واقع خانه های در حال تخریب و یا بسیار نا مناسبی برای زندگی هستند پس اگر خانه های مناسب برای زندگی را تنها در نظر بگیریم شاید نیاز به مسکن به شکل قابل توجهی خود را نشان دهد.

آسایش و آرامشی در خور

برای پاسخ به پرسش بعدی باید گفت مسلما یکی از مهمترین مسائل هر جامعه ای مسئله اقتصادی آن جامعه است و این نظام اقتصادی روی بسیاری از آموزشها و فعالیت های دیگر جامعه نیز تاثیر می گذارد.
در مقام پاسخ اینگونه باید گفت که بر آوردن هر نیاز در جامعه نکات و اثرات مثبتی به دنبال خواهد داشت.شاید مهمترین اثرات آن یک جامعه سالم از نظر روانی باشد، چراکه دغدغه های اجاره نشینی ، تعویض خانه و استرس های ناشی از آن می تواند تاثیر مهمی در سلامت روانی افراد جامعه بگذارد، و طبعا یک جامعه سالم روان جامعه ای موفق خواهد بود و می دانیم که در هر زمینه ای این پیش فرض سلامت روانی و البته جانی افراد بسیار اهمیت دارد.
شاید طراحی و ساخت مسکن زیاد ، سریع و با صرفه خود مهمترین وظیفه و ادای دین ما در این زمینه باشد که البته کار چندان سهل و ساده ای نخواه بود.
و در پایان پرسش آخر :البته برای پاسخ به این سئوال باید شرایط مکانی و زمانی را هم در نظر گرفت یعنی ممکن است در یک زمان خاص با توجه به شرایط خاص فقط تعدد مسکن مهم باشد اما در زمان دیگر و با شرایط دیگر کیفیت آنها از درجه اهمیت بالاتری برخوردار باشد.باید دید در چه زمانی و شرایطی چنین موضوعی مطرح می شود.
هدف ما از بیان مسئله مسکن طراحی و ساخت مسکنی متناسب با فرهنگ ،خواسته ها و نیازهای جامعه خودمان است ،هدف ما این است که بی چون و چرا پذیرای طرح های جوامع دیگر برای سکونتمان ، برای زندگی شخصی و خصوصیمان که بسیار با زندگی خصوصی جوامع دیگر متفاوت است نباشیم.(وجود حریم ها، محرم و نا محرم، دیدها و ...)
هدف نهایی و اصلی ما این است که برای انسان ، این موجود ارزشمند و در خور ستایش ،مکان آسایش و آرامشی در خور شخصیتش فراهم شود تا آرامش دهنده وجودش باشد نه باعث تشویش خاطر او!

ما به خودمان هم رحم نمی کنیم


حال از تمام این مطالب که بگذریم و حتی سیاست الگوی آپارتمان 75 متری را پذیرفته شده تلقی کنیم کیفیت فضایی این آپارتمان ها آنقدر نامناسب است که حتی ناوارد ترین و غیر متخصص ترین افراد هم تا حد امکان از زندگی درون چنین خانه هایی پرهیز می کنند.
مثل این است که تنها و تنها قضیه یک سر پناه مطرح بوده است آنهم به ساده ترین و بدوی ترین شکل موجود.یک راهروی باریک در انتها یک اتاق ،آنطرف یک تورفتگی به عنوان آشپزخانه و آن سوتر یک در کوچک درست در وسط راهرو که البته هال می نامندش(!) برای سرویس ها. روشنایی در نا مناسب ترین شکل.دید به اطراف کم و دید از اطراف زیاد! داخل خانه هم که دیگر سلیقه خودت است که با چه ترفندی 4 تا صندلی ( و نه حتی مبل )کنار هم ردیف کنی ،فاصله ات با تلویزیون هم که... .
آپارتمان صرفا یک الگوی مسکن نامناسب نیست اما مصداقهای موجود است که آنرا در نظر ما کم ارزش و گزینه آخر جلوه گر می کند.نگاهی بدون تعصب به نمونه های موفقی که اتفاقا تعدادشان هم اندک نیست راهگشا خواهد بود.البته با توجه ظریف و دقیق به ویژگیهای اجتماعی-فرهنگی و سایر ویژگیهای مخاطب.


[ پنج شنبه 90/11/27 ] [ 1:34 عصر ] [ رحمت الله نوریان ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

شماره تماس من 09133618623 میباشد خوش حال می شوم اگر نظراتتان را با من در میان بگذارید
موضوعات وب
امکانات وب

کد موسیقی برای وبلاگ



بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 239591

ابزار رایگان وبلاگ